از جمله اصول مهم مديريت بشمار ميرود. تصميمگيري و يا تصميمسازي به معناي انتخاب بهترين گزينه براي حل يك مسئله معادل فارسي آن است. اهميت تصميمگيري در مباحث مديريتي به حدي است كه برخي آنرا در فرآيند مديريت همانند يك روح ارتباطي به تمام گامها تعميم ميدهند. برخي نيز تصميمگيري را در حوزه برنامهريزي جاي ميدهند. با فرض پذيرش هر يك از ديدگاههاي مذكور جايگاه تصميمگيري در مديريت در مرتبه بلندي قرار ميگيرد. انديشمندان رشته مديريت مهمترين نوع تصميمگيري را تصميمگيري عقلائي و يا تصميمگيري بر مبناي منطق و عقل دانستهاند. منظور آنان تصميمي است كه هيچ اقدام و حركتي در فرآيند آن بدون دليل و برهان پذيرفته نشود.
به حاشيه رفتن دين و نگاه ابزاري به اخلاق پيامدي جز افزايش جرم و جنايت ندارد
شايد نظريه پردازان غربي و تئوريسينهاي ليبراليس گمان نميبردند که ايدئولوژي آنها نيز مانند مارکسيسم به اين زودي موزه اي و کتابخانهاي شود. ايدئولوژي جهان سرماي هداري گمان ميکرد که با استواري بر پايههاي اومانيسم، سکولاريسم و مدرنيسم ميتواند سلطنت بيگزند و پايداري بر جوامع بشري پيدا کند. اما اين خامانديشي بر اثر غفلت از شناخت درست در مورد انسان، آفرينش، و خدا بوجود آمد و به جرأت ميتوان مدعي شد که اگر نوزايي معاصر در جهان اسلام نبود، ميرفت که جهان را در ورطة هلاکت و نابودي افکند